بسیاری از ما میدانیم که بیت کوین را یک شخص، نهاد، دولت یا بانک نساخته و توزیع نکرده است؛ بنابراین افراد و نهادها در ارزشگذاری و تعیین قیمت آن نیز نقشی ندارند. بههمیندلیل، تعیین قیمت بیت کوین همواره یکی از مباحث دشوار است. دراینمیان، نباید فراموش کنیم که برخی از نهادها مثل کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده بیت کوین را جزو اوراق بهادار دستهبندی میکنند؛ اما برخی دیگر هم به بیت کوین به چشم کالا نگاه میکنند.
بهباور عدهای، بیت کوین همانند طلاست و باید بهعنوان ذخیره ارزش تلقی شود. درمقابل، عدهای هم هستند که معتقدند این روشی جدید برای خالیکردن جیب مردم است و تنها عدهای خاص از آن سود میبرند. بیت کوین هرچه باشد، به بخشی بسیار پررنگ و جدانشدنی از زندگی ما انسانها تبدیل شده است. پس بد نیست کمی درباره نحوه قیمتگذاری بیت کوین و عوامل تأثیرگذار بر آن بدانیم.
در این مطلب، قصد داریم درباره نحوه ارزشگذاری قیمت بیت کوین و عوامل مؤثر بر آن صحبت کنیم و به این پرسش پاسخ دهیم که چرا قیمت بیت کوین در نوسان است و اگر بیت کوین ارزشش را از دست بدهد، چه خواهد شد؟ پس تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
نیروهایی مثل عرضه و تقاضا بر قیمت بیت کوین تأثیرگذارند. این اصلی اقتصادی است که هرزمان فروشنده بیشتر باشد، قیمتها کاهش مییابد و هر وقت خریداران بیشتر باشند، قیمتها افزایش مییابد.
همانطورکه اشاره کردیم، هیچ دولت یا نهاد قانونیای پشتپرده انتشار بیت کوین حضور ندارد. این موضوع دقیقاً برخلاف ارزهای فیاتی مانند دلار و پوند است که دولتها چاپ و عرضه میکنند. بهطورکلی، ساخت و ذخیرهسازی و انتقال بیت کوین نیازمند شبکهای غیرمتمرکز از کاربران است و این فرایند باید در قالب پروتکلهای رمزنگاری انجام شود.
سرمایهگذاران در بیت کوین با هیچ واسطهای در ارتباط نیستند و تراکنشهای تجاری خود را بهطورمستقیم انجام میدهند. شبکههای همتابههمتای بهکاررفته در ارزهای دیجیتال، بهخصوص بیت کوین، محدودیتهای معاملاتی را از میان برداشته و تجارت را تسهیل کردهاند. فراموش نکنیم اولین کسی که شبکه همتابههمتا و ارز دیجیتال جهان را در سال ۲۰۰۹ به جهانیان معرفی کرد، ساتوشی ناکاموتو بود
از آن زمان تابهحال، کسبوکارهایی که بیت کوین را بهعنوان ارز رسمی و واحد حساب میپذیرند، بیشتر شدهاند و همین موضوع به بیت کوین ارزش بازار حقیقی داده است. البته نباید منکر آن شد که بیت کوین خالی از مشکلات و نوسانهای قیمتی متعدد نبوده است. با وجود محبوبیت این ارز دیجیتال، پاسخ به پرسشهایی مانند چه چیزی قیمت بیت کوین را تعیین میکند؟ چه کسی قیمت بیت کوین را مشخص میکند؟ آیا بیت کوین ارزش ذاتی دارد یا خیر؟ کار چندان آسانی نیست.
یکی از عوامل تعیینکننده قیمت بیت کوین همان منطق رایج بازار، یعنی عرضه و تقاضاست که بر قیمت کالاها و خدمات دیگر نیز تأثیر میگذارد؛ اما این عرضه و تقاضا بهدلیل حضور نداشتن نهادهای گوناگون یا دولتها و مدل عرضه بیت کوین کمی متفاوت است که درادامه بیشتر درباره آن صحبت خواهیم کرد.
عوامل گوناگونی در بازار وجود دارند که بر قیمت داراییها تأثیر میگذارند. برخی از این عوامل عبارتاند از:
هاوینگ و عرضه و تقاضا
اگر کمی با علم اقتصاد آشنا باشید، قطعاً درباره پدیده عرضه و تقاضای محصول اطلاعاتی دارید. نیروی عرضه و نیروی تقاضا باهم برای تعیین قیمت بازاری و کمیت کالایی مشخص همکاری میکنند. برای مثال، وقتی قیمت کالایی گران میشود، تقاضا برای آن کاهش مییابد و فروشندگان مقدار بیشتری از آن کالا را تولید میکنند یا برعکس.
پیشتر اشاره کردیم که فرایند عرضه و تقاضا در بیت کوین کمی متفاوت است. یکی از عواملی که نقش مستقیمی در عرضه و تقاضای بیت کوین بازی میکند، رویداد هاوینگ یا نصفشدن (Bitcoin Halving) پاداش بیت کوین است. تقریباً هر چهار سال یک بار پاداش استخراج بلاکهای بیت کوین در بلاک چین نصف میشود و همین امر موجب کمیابترشدن بیت کوین و افزایش تقاضا برای آن میشود. همین اتفاق میتواند موجب افزایش قیمت بیت کوین شود.
نکته مهم دیگر این است که بیت کوین با محدودیت ۲۱میلیون کوین ساخته شده است. این یعنی وقتی تعداد بیت کوینهای درگردش به این میزان برسد، ماینرها دیگر نمیتوانند هیچ بیت کوینی استخراج کنند. پس در آن زمان، دیگر رویداد نصفشدن و پاداش بلاک معنایی پیدا نمیکند. در آن مقطع زمانی و با کناررفتن رویداد هاوینگ و پایان استخراج بیت کوین، کاربرد حقیقی بیت کوین در زندگی ارزش آن را تعیین خواهد کرد.
اخبار و رقابت با سایر ارزهای دیجیتال
کاربران برای تنوعبخشیدن به سبد داراییهایشان از آلتکوینهایی مانند اتریوم استفاده میکنند؛ داراییهایی که در رقابت با بیت کوین هستند. برخلاف زمانی که بیت کوین، تنها ارز دیجیتال موجود بود و در این عرصه رقیبی نداشت، این موضوع همواره مطرح است که با بهروزشدن و ورود ارزهای دیگر، قیمت بیت کوین اندکی کاهش یابد؛ چراکه همانطورکه بیت کوین در حال پیشرفت است، سایر ارزهای دیجیتال نیز مسیر پیشرفت را طی میکنند. درعینحال، اخبار مثبت درباره قیمت و روند صعودی این ارزها میتواند موجب نادیدهگرفتن آینده مبهم آنها شود و کاربران را بیشتر بهسمت خرید این داراییهای سوق دهد.
هزینه ساخت بیت کوین
فرایند استخراج بیت کوین با هزینههای گوناگونی همراه است. هزینه تجهیزات و برق و میزان سختی استخراج که عاملی غیرمستقیم است و به توان تجهیزات بهکاررفته ارتباط دارد، همگی هزینه تولید بیت کوین را تعیین میکنند. وقتی میزان سختی بیت کوین کم و زیاد میشود، سرعت استخراج بیت کوین هم دچار نوسان خواهد شد و همین مسئله بر عرضه و درنهایت قیمت بیت کوین اثر میگذارد.
قوانین و مقررات دولتی
مقررات مربوط به بیت کوین همواره در حال تغییر و تحول هستند. کشورهایی مانند السالوادور بیت کوین را بهعنوان واحد پول قانونی پذیرفتهاند. درمقابل، کشوری مثل چین هم انجام تراکنشها و معاملات ارزهای دیجیتال را ممنوع کرده است؛ بنابراین، قوانین متغیر و متنوعاند. پس اگر این نگرانی وجود داشته باشد که کشوری علیه ارزهای دیجیتال و بیت کوین اقدام قانونی انجام میدهد، قیمت بیت کوین روند نزولی خواهد داشت. علاوهبراین، ابهام قانونی و مقررات درباره ارز دیجیتال موجب بروز ترس در سرمایهگذاران و درنتیجه سقوط بیشتر قیمت بیت کوین خواهد شد.
اگر قیمت بیت کوین به صفر برسد، موج آن همه معاملهگران، سرمایهگذاران نهادی، قیمت ارزهای دیجیتال دیگر، شرکتهای مرتبط با داراییهای دیجیتال و بهطورکلی تمام نظام مالی را دربر خواهد گرفت. چنانچه فرض کنیم که قیمت بیت کوین به صفر برسد، قیمت سایر ارزهای دیجیتال هم ثابت نخواهد بود. در پی چنین رویدادی، بسیاری از سرمایهگذاران پولهای خود را برای جلوگیری از ضرر از بازار خارج میکنند و همین اتفاق بهمعنای بیارزششدن بسیاری از داراییهاست.
درصورت بروز این فاجعه، سرمایهگذاران نهادی بزرگ بهشدت درمعرض ریسک خواهند بود؛ چون مقادیر سرمایهگذاریشان بسیار هنگفتتر است. بیشتر از همه، کسانی در خطر هستند که در اوج قیمتها وارد سرمایهگذاری در بازار شدهاند و برای کال مارجین (Call Margin) نشدن معاملاتشان، باید داراییهای دیگرشان را نقد کنند.
اگر بیت کوین صفر شود، مشتریان دیگر به سیستمی که رو به زوال است، اعتماد نخواهند کرد؛ بنابراین، شرکتهای بزرگی مانند کوین بیس و بایننس که درآمدشان از محل تراکنشهای مشتریان است، بهشدت تحتتأثیر قرار خواهند گرفت. این احتمال نیز وجود دارد که سرمایهگذاری در این شرکتها بهشدت کم یا کاملاً متوقف شود. بهعلاوه، شاید این شرکتها دیگر نتوانند کسی را استخدام کنند و افراد زیادی بیکار شوند. علاوهبراین، این همهگیری مالی ممکن است بهطورموقت به سایر سیستمهای مالی جهان نیز آسیب برساند. برخی از این آسیبها عبارتاند از:
- فشار سنگین فروش بر داراییهایی دیگر برای انجام تعهدات مالی مانند پرداخت حقوق و حقالزحمه، جلوگیری از مارجین کال شدن، حفظ امکان و بسیاری مسائل دیگر موجب آسیب به ساختار اقتصاد جهانی خواهد شد.
- انباشت بدهیها و افزایش وامهای پرداختنشده بهدلیل فراهمنبودن امکان پرداخت موجب میشود سایر سیستمهای مالی جهان از گزند چنین رویدادی در امان نباشند.